سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بهشتیان

صفحه خانگی پارسی یار درباره

دل‏نبشته: و باز هم فرهنگ!

به نام خدا
مساله‌ی حجاب و پوشش اسلامی بدون شک یکی از پر چالش‌ترین مساله‌های فرهنگی کشور از ابتدای پیروزی انقلاب بوده است. صد البته کشوری اسلامی و دارای فرهنگ بومی مانند ایران لازم است که وجه‌ای اسلامی و ایرانی داشته باشد و از رواج نماد‌های غیر بومی بویژه غربی که به نوعی ابزار استعمار یک ملّت هستند جلوگیری شود؛ امّا نکته اینجاست که از همان ابتدا یا حداقل چند سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این انقلاب که عملا بر پایه‌ی فرهنگ بنا شده و در ادامه‌ی یک حرکت فرهنگی 15 ساله (نهضت اسلامی) شکل گرفته بود به راحتی به نفع سیاست و اقتصاد مصادره گردید و فرهنگ به عنوان زیربنای انقلاب اسلامی ایران تبدیل به مظلوم‌ترین عنصر انقلاب شد و جایگاهش در حدّ یک موش آزمایشگاهی! تنزّل یافت و هر کس مسوول شد جز یک مشت آزمایش آن هم به روش منسوخ شده‌ی سعی و خطا هنر دیگری از خود بروز نداد، یک روز منادیان و دستگاه‌های فرهنگی کشور تبدیل به نسخه‌ی تعدیل شده‌ی طالبان شدند و روز دیگر بی خیال غم روزگار!
امّا باید اعتراف کنیم که تنها در دوره‌ی هشت ساله‌ی اصلاحات بود که مسوولان ما دقیقا می‌دانستند که دارند چه کار می‌کنند و هدفشان چیست! در نتیجه کاری بر سر فرهنگ آوردند که با وجود گذشت 5 سال از آن دوران هنوز هم می‌توان به وضوح تاثیر‌های فرهنگی آن دوره را بر جامعه بویژه قشر جوان مشاهده کرد! حالا اینکه چگونه به این توفیق دست یافتند در ادامه و در بین دیگر نکته‌ها خود شرح داده خواهد شد!
حالا که دوباره بحث حجاب و عفاف اجتماعی در بین آمده و کار تا بدانجا پیش رفته که مجلس برای عفیف شدن جامعه(؟!) مهلت یک ماهه برای وزارت کشور تعیین کرده! و یقینا همه می‌دانیم که این ضرب‌الاجل هم چیزی جز هزاران رفع تکلیف و ژست سیاسی دیگر نیست! بنده به هیچ وجه خود را در مقامی نمی‌یابم که در مورد کمّ و کِیف موضوع بحث کرده و یا راه حلی ارایه دهم فقط و تاکید می‌کنم فقط از تمامی مسوولان ذی‌ربط در عرصه‌ی فرهنگ می‌خواهم تنها یک ساعت دور یک میز بنشینند و راست و حسینی به موارد زیر فکر کنند!
در بین 80 فیلم، 150 تله‌فیلم و ده‌ها سریال و مجموعه‌ی تلویزیونی که تولید می‌شود در چند اثر حجاب برتر یعنی چادر، نماز و زندگی ساده و اغلب در عین رفاه و خوشی ایرانی مختص زنان تحصیل کرده و سطح بالای اجتماعی است و در چند اثر، خاصِ زنان بدبخت و بی‌چاره، پیر‌زن‌ها و زنان با سطح فرهنگی پایین است؟ در برنامه‌های کودک ما تا چه اندازه از موسیقی اصیل ایرانی استفاده می‌شود و در چند ثانیه در نمایش‌های فیتیله‌ای و عمو پورنگی کتاب تبلیغ می‌شود و با کمک روش‌های تاثیر‌گذاری غیر مستقیم حجاب ترویج می‌گردد؟ به غیر از یانگوم و جومونگ و لاکپشت‌های نینجا وسیله‌ی دیگری برای سرگرم کردن بچه‌ها در حین تماشای فیتیله نیست؟ عکس جومونگ بر روی تنقلّات بچه‌ها و کفش یانگوم در بازار چه می‌کند؟ اصلا آقایان شما میان یوسف پیامبر، جومونگ و دلنوازان تفاوتی می‌بینید یا نه؟ فکر نمی‌کنید کیفیت و تاثیر‌گذاری یک اثر ولو بر یک نفر بسی مهم‌تر از تعداد مخاطبان آن است؟ اگر به جای مجموعه‌‌های کشدار و عمرانه‌ی "پرستاران" و "هشدار برای کبرا 11" برای یک اثر فرهنگی و در عین حال عامّه پسند هزینه می‌فرمودید بهتر نبود؟ آیا شان رسانه‌ی ملی و این دانشگاه عمومی صرفا پر کردن وقت مخاطب و مشتری جمع کردن است؟ آیا این امکان نیست که مثلا من جوان از فرط علاقه به فلانی در جستجوی اینترنتی تصویر‌هایی از او بیابم که نباید بیابم؟ آیا دست یابی به صحنه‌های سانسور شده‌ی "پرستاران" و "کبرا 11" و چه و چه در اینترنت شدنی نیست؟
فرهنگ صله‌ی ارحام و تکریم همسایه چه جایگاهی در فیلم‌ها و سریال‌های ما دارد؟
زنان نباید مانتو‌ها و لباس‌های کوتاه و بدن نما بپوشند درست! مردان نباید رخت‌های بدن‌نما و شلوار‌های فاق کوتاه بپوشند درست!‌ خداوکیلی چند درصد تولید‌ها و واردات پوشاک ایران متعلق به لباس‌های متناسب با فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی می‌باشد؟ چه تعداد از لباس‌های عروس عرضه شده در بازار پوشیده و چه تعداد باز و بدن‌نما هستند؟ ناگفته نماند که همین چند وقت پیش بود که در یکی از پاساژ‌های اراک مانکن لباس زنی را دیدم که با وجود بی‌جان بودن! تماشایش کم از دیدن فیلم‌های مستهجن قباحت و حرمت نداشت!
اصلا روی چه اساسی قوّه‌ی قضائیه به خود اجازه می‌دهد بر سر زن متّهمی که چه بسا اتّهامش فساد اخلاقی باشد چادر ‌کند؟
چه تعداد عروسک باربی و نمونه‌های آن در بازار یافت می‌شود و چه تعداد از لوازم کودکان مانند حوضچه‌های پلاستیکی و نیز لوازم بهداشتی در بازار دارای تصویر‌های غیر اخلاقی است و اصلا چگونه جواز فروش آن هم در بازار یک کشور اسلامی را یافته‌اند!
اگر یک راننده صرفا برای قشنگی(؟!) بر روی درب باک بنزین خودرویش تصویر کودکی را -که از توضیح بیشتر شرم دارم!- زده باشد مامور نیروی انتظامی چه عکس‌العملی در مقابل این اقدام خلاف اخلاق اجتماعی از خود بروز می‌دهد؟ حکایت این
X
‌های تزئینی که اخیرا استفاده از آن‌ها در خودرو‌ها باب شده چیست؟ نباید قدری شک کرد؟
در مقابل هجمه‌ی کثیر آلبوم‌های موسیقی لس‌آنجلسی، نه! در مقابل هرزه‌خوان‌های زیرزمینی چه اقدام عملی در حمایت و تبلیغ خوانندگان متعهد و بویژه سنّتی داخلی انجام داده‌ایم؟ آیا بخش قابل توجهی از هرزه‌خوانی‌ها مروّج فرهنگ برهنگی و رابطه‌های نا‌مشروع نیستند؟ حال آنکه خوانندگان پیش از انقلاب که چه بسا سی سالی باشد که دیگر نمی‌خوانند هنوز هم شناخته‌ شده‌تر و محبوب‌تر از استادان امروزی موسیقی ایرانی حتی در بین جوانان هستند!
چون ممکن است خدایی ناکرده خسته شوید! تا همین جا را فکر کنید بقیه‌اش را خدا بزرگ است، یک کاریش می‌کنیم!
التماس دعا
یا علی «ع» مدد